رسته‌ها
صد روز با خاتمی
امتیاز دهید
5 / 3.3
با 31 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.3
با 31 رای
نوشتار حاضر, خاطرات نگارنده است از فعالیت‌های صد روزه ستاد انتخاباتی ((سیدمحمد خاتمی)) همراه با شرح خاطراتی از مصاحبه با شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی و تهیه خبرها و گزارش‌های مربوط به تلاش‌های ستاد انتخاباتی از دیگر مطالب کتاب به شمار می‌آید. گفتنی است مطالب یاد شده پیش از این در روزنامه ((جامعه)) به چاپ رسیده است.

از مقدمه کتاب:
این نوشته ها حاصل نگاه من به فعالیت ستاد انتخابات آقای سید محمد خاتمی است. در طول آن ایام من به فراخور نیازی که بود، یا به عنوان خبرنگار در سفرها به همراه آقای خاتمی می رفتم و یا مطالبی برای چند روزنامه تهیه می کردم. همچنین با دهها تن از شخصیت های سیاسی و فرهنگی مصاحبه کردم که در مطبوعات آن روزها چاپ می شد. اینک که آن مسافر صمیمی اتوبوس، رئیس جمهور همه کسانی است که او را دوست می دارند، تصمیم گرفته ام دست نوشته های خود را درباره آن روزها منتشر کنم. در این نوشته ها از آقای خاتمی گفتنی های زیادی دارم که شاید وجوه دیگری از شخصیت شگفتی سازش را برای خواننده معلوم سازد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
247
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1397/04/06

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی صد روز با خاتمی

تعداد دیدگاه‌ها:
9
« بی انصافی است یکی دانستن کسانی که نیت و علمکرد آنها مثبت بوده با کسانی که نه نیت درستی دارند و نه عملکرد صحیح . . . . » و فرق است بین نیت و خواست بازیگران عرصه سیاست و برایند کنش جمعی مردم در مقطع معین .
بی انصافی است یکی دانستن کسانی که نیت و علمکرد آنها مثبت بوده با کسانی که نه نیت درستی دارند و نه عملکرد صحیح . . . . قبل از اولین دوره انتخابات وقتی سران جبهه اصلاحات می روند سراغ آقای خاتمی ( برای پیشنهاد ریاست جمهوری ) خاتمی به آنها می گوید : بروید سراغ یک پدرسوخته دیگر ! ! ! ! !
کتاب رو نخوانده ام ولی میدوارم که بتواند شرح کاملی از وقایع دوم خرداد را داشته باشد دوم خردادی که همه جوانی وامیدمان را بپای آن گذاشتیم ولی پشیمان نیستیم
بله دوم خرداد بسیار مهم و موفق بود! ولی نه برای مردم، بلکه برای حکومت.
مردم و جوانان ناراضی رو دور سید عبا شکلاتی جمع کردند و با وعده های پوچ به مدت دو دهه از شکل گیری یک اوپوزیسون جدی و منسجم و واقعی در برابر ج.ا. جلوگیری شد. و در تمام این مدت، اصلاح طلبان عاجز بودند از اینکه کوچک ترین اصلاحی در رفتار و منش حکومت بکنند.
نتیجه؟
اینکه الان میمونی مثل رجوی دوره افتاده و خودشو اوپوزیسیون واقعی ج.ا معرفی می کنه و ژن خوبی مثل رضاپهلوی قراره بشه رهبر اعتراضات مردمی! اینه نتیجه جهش بزرگ دوم خرداد!
دو دهه وعده پوچ و فریب...
بگذریم از اینکه چند وقته گند فسادهای مالی و بهره مندیشون از سفره انقلاب هم در اومده

« سید محمد خاتمی :
این پندار غلط را که حاصل یک بیماری تاریخی است از ذهن خود بزداییم که :برای رهایی باید منتظر قهرمان بود.
"قهرمان شمایید و مسئولانی شایسته شمایند که خواست شما را درک و در جهت آن حرکت کنند . » خاتمی نماد یک جهش در سیر تکوین جامعه ایرانی است ؛ خورده ـ برده های بیگانه خو و باخته ـ سوخته های جنگ قدرت می کوشند جهش دوم خرداد را بی اهمیت جلوه دهند اما ندیده ام این گونه داوری ها معیار روشن و استواری داشته باشند .

امثال بابک داد اگه امیدی به اصلاحات در ایران داشتند،می موندند و رفیق گرمابه و گلستانشونو همراهی می کردند.
.[/quote]/ : نقل قول
بابک نان داد!! بابک داد کدوم آدم خوبیه؟؟؟ این ضرب المثل اینجا جای نقل داره!!
::
در یک شب زمستانی سرد ، ملا در رختخواش خوابیده بود که یکباره صدای غوغا از کوچه بلند شد .
زن ملا به او گفت که بیرون برود و ببیند که چه خبر است .
ملا گفت : به ما چه ، بگیر بخواب. زنش گفت : یعنی چه که به ما چه ؟ پس همسایگی به چه درد می خورد .
سرو صدا ادامه یافت و ملا که می دانست بگو مگو کردن با زنش فایده ای ندارد . با بی میلی لحاف را روی خودش انداخت و به کوچه رفت .
گویا دزدی به خانه یکی از همسایه ها رفته بود ولی صاحبخانه متوجه شده بود و دزد موفق نشده بود که چیزی بردارد. دزد در کوچه قایم شده بود همین که دید کم کم همسایه ها به خانه اشان برگشتند و کوچه خلوت شد ، چشمش به ملا و لحافش افتاد و پیش خود فکر کرد که از هیچی بهتر است . بطرف ملا دوید ، لحافش را کشید و به سرعت دوید و در تاریکی گم شد.
وقتی ملا به خانه برگشت . زنش از او پرسید : چه خبر بود ؟
ملا جواب داد : هیچی ، دعوا سر لحاف من بود . و زنش متوجه شد که لحافی که ملا رویش انداخته بود دیگر نیست .
[quote='E R S']دیدن این کتاب همزمان با آشکار شدن حقایقی در مورد سهم خاتمی از سفره انقلاب، بسیار جالبه... مردم چه امیدهایی به خاتمی و اصلاحات داشتن...
"صد روز با خاتمی" چاپ سال 77 و دوران اوج محبوبیت ایشونه، الان دو دهه گذشته... نمیدونم خود آقای بابک داد هنوز هم به اصلاحات امیدواره یا نه؟! هر چند اصلاح طلب ها مستقیم اینو نمیگن، ولی در واقع تنها برنامه ای که این جماعت برای "اصلاح" نظام دارن اینه که صبر کنیم تا مقام معظم رحلت بفرمایند تا شاید بعدش یکی ملایم تر بیاد سر کار و بشه نمیچه اصلاحاتی کرد! بعد از دو دهه، همه ی برنامه شون همینه! همین قدر تباه!
[/quote]
امثال بابک داد اگه امیدی به اصلاحات در ایران داشتند،می موندند و رفیق گرمابه و گلستانشونو همراهی می کردند.
اونا هم فهمیدند تهش هیچی نیست،همه ش وعده پوچ و توخالیه،گذاشتند و رفتند.
اصلاحات تو ایران سرابی بیش نیست.اختیار مملکت دست یه مشت پیرمرده که مدتهاست اجابت مزاجشون دراختیار خودشون نیست.
دیدن این کتاب همزمان با آشکار شدن حقایقی در مورد سهم خاتمی از سفره انقلاب، بسیار جالبه... مردم چه امیدهایی به خاتمی و اصلاحات داشتن...
"صد روز با خاتمی" چاپ سال 77 و دوران اوج محبوبیت ایشونه، الان دو دهه گذشته... نمیدونم خود آقای بابک داد هنوز هم به اصلاحات امیدواره یا نه؟! هر چند اصلاح طلب ها مستقیم اینو نمیگن، ولی در واقع تنها برنامه ای که این جماعت برای "اصلاح" نظام دارن اینه که صبر کنیم تا مقام معظم رحلت بفرمایند تا شاید بعدش یکی ملایم تر بیاد سر کار و بشه نمیچه اصلاحاتی کرد! بعد از دو دهه، همه ی برنامه شون همینه! همین قدر تباه!
عنوان کتابک :صد روز با یک تدارکچی خالیبند. قسم خورده بود این طلبه که پرزیدنت باشدو جامعه مدنی بسازد وهی فیلسوف فیلسوف میگفت ! آخرش گفت من یک تدارکچی بیش نیستم . و شد آنچه که شد دلار 10000 ریال ل ل ل !!!!
صد روز با خاتمی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک